گنجینه پنهان در سینه یاران
جمع آوری خاطرات شهداء و ایثارگران کوی نیرو
درباره وبلاگ


به وبلاگ گنجینه پنهان خوش آمدید. ارزش زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست. مقام معظم رهبری شما می توانید از ادامه دهندگان آن باشید، همت کنید... از همه‌ی یاران تقاضا می‌کنیم که خاطرات خودشان را دریغ نکنند؛ زیرا دریغ ‌کردن خاطرات به نوعی به فراموشی‌ سپردن دوران جنگ است.
نويسندگان

امشب از دین قامت می رود

ناله من تا قیامت می رود

قامت ببندید امشب دوستان

جان زینب با شهادت می رود

مروانی 1393/04/27 شب بیست و یکم ماه مبارک 1435


چرخ ازاین ماتم گریبانش ســـحرگاهان شکافت یاقفس بشکست یا دیــــوار زنـــــــــدان شکافت
شدعلی از غم رها "فزت ورب الکعــــــبه" گفت ابن ملجم چون که فرق بهتــرین انسان شکافت
برهمان جایــــی که "عمروعبدود"شمشـــیر زد دست "اشقی الاشقیا"زد ضربتـی بر آن شکافت
زان علی گویـــــــم چو قـــران را به روی سرنهم چون سرقران ناطق در شــــب قــــــران شکافت
وای ازیــن ضربت که بـــر فـــرق علــــی امد فرو گشت ویران رکن تقوی پایه ی ایمـــــان شکافت
این همان ضربت که اول سینـــه زهـــرا شکافت تیرگشت و مجتبی راپیــــکر بی جــــان شکافت
این همان ضربت که شد سنـــــگ جفـــادرکربلا زان جبین انورســـــالار مظلـــــــومـــــان شکافت
این همان ضربت که اکبررابه خــاک وخون کشید قلب "ثارالله" رااز حـســـــــرت جانــــان شکافت
این همان ضربت که شدتیری به دست "حرمله" پس گلوی "اصغر" عطشان از ان پیکان شکافت
این همان ضربت که اخــر شـــدعمـــودی اهنین فرق"سقا" را "حسانا" با لب عطشــان شکافت

شاعر اهل بیت: حبیب اله چایچیان(حسان)

پنج شنبه 26 تير 1393برچسب:, :: 15:19 :: نويسنده : محمدرضا مروانی

قرآندر بستر

با دست غم گریه در عالم پا گرفته
قرآن میان رحل بستر جا گرفته

در کوچه های خاکی کوفه یتیمی
مانند زینب روضه ی بابا گرفته

ای چاه کوفه بعد از این همدم نداری
تیغ عدو تنها رفیقت را گرفته

حیدر ز ضرب تیغ ها از پا نیفتاد
جان علی را غصه ی زهرا گرفته

چهار شنبه 25 تير 1393برچسب:, :: 19:44 :: نويسنده : محمدرضا مروانی

چهار شنبه 25 تير 1393برچسب:, :: 19:27 :: نويسنده : محمدرضا مروانی

شب نوزدهم ماه رمضان,امام علی (ع),ضربت خوردن حضرت علی علیه السلام

بسم الله و بالله و علی ملّة رسول الله، فزت و ربّ الكعبه؛ سوگند به خدای كعبه، رستگار شدم.

و آنگاه جبرییل ندا سرداد:

تهدمت و الله اركان الهدی، و انطمست أعلام التّقی، و انفصمت العروه الوثقی، قُتل ابن عمّ المصطفی، قُتل الوصیّ المجتبی، قُتل علیّ المرتضی، قَتَله أشقی الْأشقیاء.

امام علی علیه السلام ؛ تجسم عدالت


بررسی نهج البلاغه نشان می دهد که از دیدگاه امام علی علیه السلام ، عدالت در رأس ارزش های اسلامی قرار دارد و تمامی ارزش ها به عدالت بازمی گردد. در ارزیابی، مدیریت و قضاوت، عدالت، شرط اصلی است. با این حال، تجسّم عدالت، وجود مبارک خود امام علی علیه السلام بود. این معنا در سخن معروف توماس کارلایل، فیلسوف انگلیسی آمده است که گفت: «امام علی؛ ما را جز این نرسد که او را دوست بداریم و به او عشق ورزیم. در کوفه ناگهان به حیله کشته شد و شدت عدالتش موجب این جنایت گشت.» به سخن کارلایل می توان این جمله را افزود که در واقع، پافشاری امام علی علیه السلام بر اجرای احکام و پیروی از سیره پیامبر اسلام و پرهیز از انحراف در اداره حکومت، زمینه ساز توطئه بر ضد آن حضرت شد.
چشم انتظار دیدار پروردگار

در فرهنگ اسلامی، شهادت، هدف نیست، بلکه ابزار ایستادگی و پایداری در برابر تهاجم دشمنان دین است. هرگاه بستر ایثار و از خودگذشتگی فراهم شد، شهادت نیز پدیدار می شود. شهادت، وسیله ای است که در پیشگاه حضرت دوست، مقام و منزلت ویژه ای دارد و جایگاهی است برای ابراز تعبد و اخلاص در بندگی، و برای شهید شدن، چه کسی والاتر از امام موحدان، حضرت علی علیه السلام . انسان کاملی که به شهادت عشق می ورزید و واژه شهادت برایش نشاط آفرین بود.

در نامه 62 نهج البلاغه از زبان امام علی علیه السلام آمده است که من مشتاق ملاقات پروردگارم. آن حضرت، بهترین مرگ ها را کشته شدن در راه خدا می دانست و سوگند یاد کرده بود که هزار ضربه شمشیر بر من، آسان تر از مرگ در بستر در غیر بندگی خداست.


نوزده رمضان، سکوی پرواز ظاهری امام علی علیه السلام تا بی کران ها، زمان جدایی از خلق و رسیدن به محبوب واقعی بود.

منبع:

http://www.beytoote.com/religious/bozorgan-din/crack-ali.html

یک شنبه 22 تير 1393برچسب:, :: 3:29 :: نويسنده : محمدرضا مروانی

از حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام پرسیده شد زهد چیست؟فرمودند: میل به پرهیزگاری و بی میلی نسبت به دنیا. بازپرسیده شد که حلم چیست؟ فرمودند: خشم را فرو بردن ومالک خود شدن. باز پرسیده شد که سداد چیست؟ فرمودند: بدی را به وسیله خوبی برطرف نمودن. (از هر معصوم چهل حدیث، ص 106)

پنج شنبه 19 تير 1393برچسب:, :: 1:6 :: نويسنده : محمدرضا مروانی

21.مجید مروانی

تحریم بستنی!


بنام خدای اسیران.

بعدازآنکه خدمت سربازی راتمام کردم بصورت تمام وقت درپایگاه مقاومت شهید نادرحیاوی مسجد دوازده امام کوی نیروی اهواز به فعالیتم ادامه دادم. در آن زمان تعداد زیادی از بچه ها برای اعزام به جبهه آماده می شدند، ازجمله شهید محمدرضا حسام آبادی، عبدالصمد یراحی، شهید سعیدکوتی و دیگر دوستان از جمله برادرم حاج محمدرضا بودند ...



ادامه مطلب ...
سه شنبه 17 تير 1393برچسب:, :: 1:39 :: نويسنده : محمدرضا مروانی

23. عبدالامیر سروش نژاد

6.اتوبوس
کوی نیرو، منازل سازمانی کارگران سازمان آب و برق خوزستان است، که بتدریج به کارگران واگذار شد. حدود 12 کیلومتر از مرکز شهر فاصله دارد و در یک کیلومتری میدان شهید بندر(چهار شیر) می باشد.



ادامه مطلب ...

23. عبدالامیر سروش نژاد

شهید سعادت جباری

محمدرضا! از زمانی که خاطرات شهيدان را ثبت می کنی انگار شهيدان هم متوجه اند که ما چکار می کنیم. چند روزی است چهره و یاد و خاطره شهید سعادت جباری در نظرم می آید و گویی خواسته ایی دارد.یعنی من هم بودم،فراموشم نکنید!



ادامه مطلب ...

22. سید رئوف جعفری خلیلی

باسلام.

یکی از شیرین ترین خاطرات بنده در سالهای دفاع مقدس مربوط می شود به سال شصت و دو.عملیاتی در تنگه چزابه که به همراه تعدادی از دوستان مسجد مثل علی دیلمی، مجید دراجی و تعدادی دیگراز دوستان پس از خواندن نماز در عقبه خط شروع به پیاده روی به سمت خط کردیم.



ادامه مطلب ...
شنبه 14 تير 1393برچسب:, :: 19:25 :: نويسنده : محمدرضا مروانی

قهر از خدمت! قسمت آخر

بهرحال رفتن قطعی شده بود. یکی دو شب قبل از جدایی از دوستان در آسایشگاه جلسه تودیعی ترتیب دادند و در آخرهای شب جلسه تشکیل شد و از ما خواستند اگر حرفی و یا توصیه ایی داریم برای آخرین بار بگوییم.



ادامه مطلب ...

قهر از خدمت! 2

سال 63، 22سالگی ام را پشت سر گذاشته بودم و بدنبال فعالیت های پنهان و آشکاری که می کردم مورد توجه و اعتماد دوستان قرار گرفتم وگاهی به حل اختلاف و مشاجرات بین برخی از آنها می پرداختم.کلاس های قرآن و عربی و ترجمه روزنامه هم در برنامه کاریم بود. مطالعه قرآن و نهج البلاغه ای که با ترجمه و توضیح همراه بود قسمت اعظم وقتمان را در بر می گرفت...



ادامه مطلب ...

قهر از خدمت!

به قبل از اسارت برگردم و از روزی بگویم که در مسجد دوازده امام کوی نیرو و پایگاه آن بدنبال تحولاتی که در مسجد و پایگاه آن اتفاق افتاد،...



ادامه مطلب ...
یک شنبه 8 تير 1393برچسب:, :: 1:36 :: نويسنده : محمدرضا مروانی

جای من خالیست میان شهیدان

باز آمد ماه خدا، ماه رمضان

باز خالیست میان ما، جای شهیدان

من چه می گویم! جای من خالیست!

جای من خالیست میان شهیدان

من در ماهِ میزبان و تو میهمان آن

من در حسرت نگاه و تو پیش آن

تو رفتی و فارغ از مسئولیت

من ماندم و این بار مسئولیت

نگاهی، گوشه چشمی در شب قدر ما

برکت افزون نما یا رب در گام ما

روزی که در آن تازه گردد دیدارها

میان شهدا ، مباد خالی جای ما

مروانی 1393/04/07 مطابق 30 شعبان 1435

*دعاى شب آخر شعبان و شب اول رمضان

شیخ طوسی از حارث بن مُغَیْرَه نَضْرى روایت کرده که امام صادق(ع) در شب آخر شعبان و شب اوّل ماه رمضان مى‌خواند:

«اَللّهُمَّ اِنَّ هذَا الشَّهْرَ الْمُبارَکَ الَّذى اُنْزِلَ فیهِ الْقُرآنُ وَجُعِلَ هُدىً لِلنّاسِ وَبَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَالْفُرْقانِ قَدْ حَضَرَ فَسَلِّمْنا فیهِ وَسَلِّمْهُ لَنا وَتَسَلَّمْهُ مِنّا فى یُسْرٍ مِنْکَ وَعافِیَةٍ یا مَنْ اَخَذَ الْقَلیلَ وَشَکَرَ الْکَثیرَ اِقْبَلْ مِنِّى الْیَسیرَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ اَنْ تَجْعَلَ لى اِلى کُلِّ خَیْرٍ سَبیلاً وَمِنْ کُلِّ ما لا تُحِبُّ مانِعاً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ

یا مَنْ عَفا عَنّى وَعَمّا خَلَوْتُ بِهِ مِنَ السَّیِّئاتِ یا مَنْ لَمْ یُؤاخِذْنى بِارْتِکابِ الْمَعاصى عَفْوَکَ عَفْوَکَ عَفْوَکَ یاکَریمُ اِلهى وَعَظْتَنى فَلَمْ اَتَّعِظْ وَزَجَرْتَنى عَنْ مَحارِمِکَ فلَمْ اَنْزَجِرْ فَما عُذْرى فَاعْفُ عَنّى یا کَریمُ عَفْوَکَ عَفْوَکَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ الرّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ وَالْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسابِ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبدِکَ فَلْیَحْسُنِ التَّجاوُزُ مِنْ عِنْدِکَ یااَهْلَ التَّقْوى وَیا اَهْلَ الْمَغْفِرَةِ عَفْوَکَ عَفْوَکَ اَللّهُمَّ اِنّى عَبْدُکَ بْنُ عَبْدِکَ بْنُ اَمَتِکَ ضَعیْفٌ فَقیرٌ اِلى رَحْمَتِکَ وَاَنْتَ مُنْزِلُ الْغِنى والْبَرَکَةِ عَلَى الْعِبادِ قاهِرٌ مُقْتَدِرٌ اَحْصَیْتَ

خدایا! این ماه مبارکى که قرآن در آن نازل گشته، آن قرآنى که راهنماى مردم شده و نشانه‌هاى روشنى از راهبرى و جدا کردن میان حق و باطل است فرا رسیده پس ما را در این ماه سالم بدار و آن را در حال آسانى و تندرستى از ما بگیر، اى که اندک را بگیرد و بسیار قدردانى کند، این طاعت اندک را از من بپذیر خدایا از تو خواهم که براى من به سوى هر کار خیرى راهى و از هر چه دوست ندارى سر را هم مانعى قرار دهى اى مهربانترین مهربانان!

اى که گذشتى از من و از آن کارهاى زشتى که در پنهانى کردم، اى که مرا به سبب دست زدن به گناهان نگیرى گذشت، گذشت ، گذشت تو را خواهانم اى بزرگوار!خدایا مرا پند دادى ولى من پند نگرفتم و از کارهاى حرام خود بازم داشتى ولى من بازنایستادم پس چه عذرى به درگاهت دارم، اى کریم! از من گذشت کن که عفوت و گذشتت را خواهانم، خدایا از تو آسودگى هنگام مرگ درخواست دارم و گذشت در وقت حساب را، گناه از بنده‌ات بزرگ است پس باید گذشت از جانب تو نیز نیکو باشد، اى شایسته پرهیزگارى و اى شایسته آمرزش عفوت و گذشتت را خواهانم، خدایا! من بنده و فرزند بنده و فرزند کنیز توام ناتوان و نیازمند مهر تو هستم و تویى که دارایى و برکت بر بندگانت فرو فرستى و تو چیره و توانایى کارهاى بندگانت را

اَعمالَهُمْ وَقَسَمْتَ اَرْزاقَهُمْ وَجَعَلْتَهُمْ مُخْتَلِفَةً اَلْسِنَتُهُمْ وَاَلْوانُهُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ وَلا یَعْلَمُ الْعِبادُ عِلْمَکَ وَلا یَقْدِرُ الْعِبادُ قَدْرَکَ وَکُلُّنا فَقیرٌ اِلى رَحْمَتِکَ فَلا تَصْرِفْ عَنّى وَجْهَکَ وَاجْعَلْنى مِنْ صالِحى خَلْقِکَ فِى الْعَمَلِ وَالاْمَلِ وَالْقَضاَّءِ وَالْقَدَرِ اَللّهُمَّ اَبْقِنى خَیْرَ الْبَقاَّءِ وَ اَفْنِنى خَیْرَ الْفَناَّءِ عَلى مُوالاةِ اَوْلِیاَّئِکَ وَمُعاداةِ اَعْداَّئِکَ وَ الرَّغْبَةِ اِلَیْکَ وَ الرَّهْبَةِ مِنْکَ وَالْخُشُوعِ وَالْوَفاءِ وَالتَّسْلیمِ لَکَ وَالتَّصْدیقِ بِکِتابِکَ وَاتِّباعِ سُنَّةِ رَسُولِکَ

اَللّهُمَّ ما کانَ فى قَلْبى مِنْ شَکٍّ اَوْ رَیْبَةٍ اَوْ جُحُودٍ اَوْ قُنُوطٍ اَوْ فَرَحٍ اَوْ بَذَخٍ اَوْ بَطَرٍ اَوْ خُیَلاَّءَ اَوْ رِیاَّءٍ اَوْ سُمْعَةٍ اَوْ شِقاقٍ اَوْ نِفاقٍ اَوْ کُفْرٍ اَوْ فُسُوقٍ اَوْ عِصْیانٍ اَوْ عَظَمَةٍ اَوْ شَىءٍ لا تُحِبُّ فَاَسْئَلُکَ یا رَبِّ اَنْ تُبَدِّلَنى مَکانَهُ ایماناً بِوَعْدِکَ وَوَفآءً بِعَهْدِکَ وَرِضاً بِقَضاَّئِکَ وَزُهْداً فِى الدُّنْیا وَرَغْبَةً فیما عِنْدَکَ وَاَثَرَةً وَطُمَاْنینَةً وَتَوْبَةً نَصُوحاً اَسْئَلُکَ ذلِکَ یا رَبَّ الْعالَمینَ اِلهى اَنْتَ مِنْ حِلْمِکَ تُعْصى وَمِنْ کَرَمِکَ وَجُودِکَ تُطاعُ فَکَانَّکَ لَمْ تُعْصَ وَاَنَا وَمَنْ لَمْ یَعْصِکَ سُکّانُ اَرْضِکَ فَکُنْ عَلَیْنا بِالْفَضْلِ جَواداً وَبِالْخَیْرِ عَوّاداً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ وَصَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ صَلوةً داَّئِمَةً لا تُحْصى وَلا تُعَدُّ وَلا یَقْدِرُ قَدْرَها غَیْرُکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ»

شماره دارى و روزیشان را قسمت کرده و زبان‌ها و رنگهاشان را متفاوت کردى؛ آفرینشى پس از آفرینش دیگر و بندگانت دانش تو را ندارند و قدر تو را ندانند و همه ما نیازمند رحمتت هستیم، پس اى خدا! رو از من مگردان و مرا در کردار و آرزو و امور مربوط به قضا و قدر از شایستگان خلق خویش قرارم ده خدایا زنده ام بدار به بهترین وضع زندگى و بمیرانم به بهترین مردن (یعنى)با دوستى دوستانت و دشمنى با دشمنانت و رغبت به درگاهت و ترس و خشوع از تو و وفادارى و تسلیم بودن در برابرت و تصدیق کردن کتاب تو (قرآن) و پیروى از روش پیغمبرت،

خدایا آنچه در دل دارم از شک و تردید یا انکار یا ناامیدى یا خوشى یا گردن فرازى یا اسراف در خوشگذرانى یا خودبینى یا خودنمایى یا شهرت جویى یا ایجاد دو دستگى یا دورویى یا کفر یا فسق یا گناه یا بزرگ طلبى یا چیزهاى دیگرى که تو دوست ندارى پس اى پروردگارا! از تو خواهم که آن را تبدیل کنى به ایمان به وعده‌ات و وفادارى به پیمانت و خوشنودى به قضا و قَدرت و پارسایى در دنیا و اشتیاق به آنچه نزد تو است و فضیلتى و آرامشى و توبه خالص، این را از تو خواهم اى پروردگار جهانیان! خدایا تو را به خاطر بردباریت نافرمانى کنند و به طمع جود و کرمت اطاعت کنند، پس گویا نافرمانی‌ات نکرده‌اند و من با کسانى که نافرمانی‌ات نکردند همه ساکنان زمین تو هستیم، تو بر ما به فضل خویش بخشنده باش و به نیکویى بازگردنده، اى مهربانترین مهربانان! و درود خدا بر محمد و آل او درودى همیشگى که به شماره و عدد درنیاید و اندازه‌اش نتواند جز تو اى مهربانترین مهربانان!

منبع:فارس

جمعه 6 تير 1393برچسب:, :: 18:50 :: نويسنده : محمدرضا مروانی

باز می آید ...

آنکه سبک بود

و چه می رود زود

آری ماه مبارک رمضان

ماه همنشینی من و قرآن

سفره افطار و وقت اذان

یک حبه خرما و یاد یاران

شب میلاد امام کریمان

و دست من و دست یتیمان

ضربت شمشیر غدر و شب قدر امیر

فرق خونین و شب مدارا با اسیر

رفتن مولا و ضجه زینب

آه، چه سخت گذشت آن شب

شب قدر و قرآن بر سر

اشک چشم و گونه تر

شاید برات رب غفور

و پاک ماندن تا پای گور

اذان صبح و نماز عید

و رفتنی که زود رسید

وداع گفته نگفته، رفت تا باز بیاید

دیدار تازه شود یا نشود شاید...

مروانی 1393/04/06 مطابق 29 شعبان 1435

دو شنبه 2 تير 1393برچسب:, :: 22:37 :: نويسنده : محمدرضا مروانی

دوستان خود را در تیم مسجد و سایر تیم های کوی نیرو در عکس زیر شناسایی کنید.

عکس اولین دوره مسابقات فوتبال در کو نیرو اهواز توسط برادر عبدالامیر سروش نژاد که زمانی دروازبان تیم بود ارسال شده است.

عکس دوم توسط سید رحیم بهشتی ارسال شده بود.

در آینده عکس های دیگری از تیم مسجد عرضه خواهد شد.

دو شنبه 2 تير 1393برچسب:, :: 1:16 :: نويسنده : محمدرضا مروانی

تقریبا از راست یکی در میان از میان ما رفتند اما برخی با رفتنی متفاوت!

از راست ایستاده: شهید سعید کوتی. هوشنگ دشت بزرگی. شهید محمد ذیغمی. محمدرضا مروانی. مرحوم غلامعلی لایجی. رشید . جهانبخش صف آرا(مهاجرت به غرب)

نشسته از راست: احمد ذیغمی. شهید علی دشت بزرگی

عکس در مسجد دوازده امام کوی نیرو مقابل منار مسجد، حدود سال های 60-59

 

امشب از دین قامت می رود

ناله من تا قیامت می رود

قامت ببندید امشب دوستان

جان زینب با شهادت می رود

مروانی 1393/04/27 شب بیست و یکم ماه مبارک 1435

پیوندهای روزانه



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 6
بازدید ماه : 875
بازدید کل : 20867
تعداد مطالب : 334
تعداد نظرات : 138
تعداد آنلاین : 1

چاپ این صفحه