داستان اسارت بدون یک شلیک33
گنجینه پنهان در سینه یاران
جمع آوری خاطرات شهداء و ایثارگران کوی نیرو
درباره وبلاگ


به وبلاگ گنجینه پنهان خوش آمدید. ارزش زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست. مقام معظم رهبری شما می توانید از ادامه دهندگان آن باشید، همت کنید... از همه‌ی یاران تقاضا می‌کنیم که خاطرات خودشان را دریغ نکنند؛ زیرا دریغ ‌کردن خاطرات به نوعی به فراموشی‌ سپردن دوران جنگ است.
نويسندگان

 

  

تبلیغ عقیدتی سیاسی یا جلسه چای 1

معمولا بعد از صرف نهار، دوستان برای صرف چای به مهمانی هم می روند و نا خواسته در برخی از این مهمانی ها تجمع بیش از سه نفر حاصل می شد که از نظر عراقی ها ممنوع بود، ولی ما بخاطر اینکه نگهبان ها نیز برای نهار خارج می شوند، به این موضوع اهمیتی نمی دادیم و حتی کسی را نیز برای مراقبت نمی گماشتیم. با آقایان منوچهر خوئینی، مجید مطیعیان، جعفر ربیعی، جعفر عربی (عربیان) و احتمالا اروجعلی کریملو در حد فاصل پنجره های اول و دوم، پشت به محوطه پشتی اردوگاه و در امتداد توالت آسایشگاه، برای صرف چای و گعده دوستانه که به تجدید قوای فکری و معنوی ما منجر می شد، جمع شده بودیم. مشغول نوشیدن چای بودیم که دیدیم نگهبان عراقی دست هایش را روی صورتش سایه بان کرده بود تا داخل را بهتر ببیند. نگهبان مورد نطر نمی دانم کاظم بود یا خالد یا کسی دیگر، اسم کسانی را که دیده بود و می شناخت روی کاغذی نوشت و بدون اینکه تعرضی بکند، رفت. مقداری نگرانی در چهره بچه ها ظاهر شد و از اینکه بدون دلیل مهمانی چای به تجمع غیر قانونی تعبیر و بدنبال آن به نوازش عراقی ها منجر شود فکرمان را مشغول کرد. باید تا ساعات آینده منتظر عکس العمل آنها می ماندیم. عصر، پس ازآزاد باش و هواخوری بدون اینکه اتفاقی بیافتد داخل باش زده و به آسایشگاه بازگشیم و آن شب را با سؤال : چه خواهد شد؟ به صبح رساندیم.

 

ادامه دارد ...


نظرات شما عزیزان:

جواد
ساعت6:41---2 خرداد 1393
صيت نامه شهيد ابراهيم يعقوبي

اينجانب ابراهيم يعقوبي يكي از بندگان گنهكار و روسياه خدا كه با چشم باز و آگاهي كامل به دستورات دين مبين اسلام كه به آن اعقتاد صد در صد دارم به جبهه آمده ام تا دشمنان را به زانو درآورم. بر ماست كه نگذاريد خون اين شهيدان و عزيزان مجروح و معلول پايمال شود..... از جنگ حمايت كنيد كه اين جنگ سرنوشت اسلام و كفر است.مادرم! شما به زيارت كعبه رفتيد و من هم به زيارت خداي كعبه.صفا و مروه نموديد و من بين جبهه و قتلگاه.... شما با سنگ، رمي جمره، كرديد و من با فشنگ شيطانكهاي ملحد و منافقين را نشانه رفتم! شما با لباس سفيد محرم شديد و من با لباس رزم احرام كردم شما حجر الاسود را بوسه زديد و من ريگهاي تفتيده كربلاي غرب و جنوب را.


جواد
ساعت6:41---2 خرداد 1393
صيت نامه شهيد ابراهيم يعقوبي

اينجانب ابراهيم يعقوبي يكي از بندگان گنهكار و روسياه خدا كه با چشم باز و آگاهي كامل به دستورات دين مبين اسلام كه به آن اعقتاد صد در صد دارم به جبهه آمده ام تا دشمنان را به زانو درآورم. بر ماست كه نگذاريد خون اين شهيدان و عزيزان مجروح و معلول پايمال شود..... از جنگ حمايت كنيد كه اين جنگ سرنوشت اسلام و كفر است.مادرم! شما به زيارت كعبه رفتيد و من هم به زيارت خداي كعبه.صفا و مروه نموديد و من بين جبهه و قتلگاه.... شما با سنگ، رمي جمره، كرديد و من با فشنگ شيطانكهاي ملحد و منافقين را نشانه رفتم! شما با لباس سفيد محرم شديد و من با لباس رزم احرام كردم شما حجر الاسود را بوسه زديد و من ريگهاي تفتيده كربلاي غرب و جنوب را.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پیوندهای روزانه



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 25
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 172
بازدید ماه : 466
بازدید کل : 21335
تعداد مطالب : 334
تعداد نظرات : 138
تعداد آنلاین : 1

چاپ این صفحه