مروری بر خاطرات شهید سعید کوتی از دوران کودکی تا شهادت
گنجینه پنهان در سینه یاران
جمع آوری خاطرات شهداء و ایثارگران کوی نیرو
درباره وبلاگ


به وبلاگ گنجینه پنهان خوش آمدید. ارزش زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست. مقام معظم رهبری شما می توانید از ادامه دهندگان آن باشید، همت کنید... از همه‌ی یاران تقاضا می‌کنیم که خاطرات خودشان را دریغ نکنند؛ زیرا دریغ ‌کردن خاطرات به نوعی به فراموشی‌ سپردن دوران جنگ است.
نويسندگان

از این قضیه به حدی ناراحت بود که خوابش نمی برد. روحیه عاطفی عجیبی داشت، به همین دلیل تصمیم گرفت که در قسمتی از خیابان محل سکونت مان جوجه را دفن کند و بلافاصله این کار را عملی کرد. هیچ موقع یادم نمی رود تا مدتها مرتب به جایی که جوجه را دفن کرده بود مراجعه می نمود. نکته دوم در باره احساس مسؤلیت ایشان در مقابل سایرین بود، مخصوصا اعضای خانواده . در امور خانه بسیار سخت کوش بود و دقت نظر داشت. خصوصا در خرید بازار به کمک مادر می شتافت. یادم می آید همکلاسی سعید یک فرد معلول بود. از فرد مورد نظر بحدی مراقبت می کرد که بخاطر او بعضا مسیر خود را عوض می کرد و کیف آن شخص را تا منزل حمل می کرد و سپس با تأخیر به خانه باز می گشت. بیادم دارم که در نوجوانی به خاطر احساس مسئولیت نسبت به خانواده، در تابستان کار می کرد چه در رنگ آمیزی ساختمان و چه کارگری، از صبح تا شب بخاطرکمک به معیشت خانواده تلاش می کرد.

ادامه دارد...


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پیوندهای روزانه



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 90
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 237
بازدید ماه : 531
بازدید کل : 21400
تعداد مطالب : 334
تعداد نظرات : 138
تعداد آنلاین : 1

چاپ این صفحه