2-خسرو شاه محمدی نژاد
تنهایی کلافه اش کرده بود. رفقایش رفته بودن یکی شون اول رفته بود و دو تای دیگه شون بعد، پس از سال ها با هم بودن. بلاخره باید می رفت، نه برای اینکه رفته باشه، نه، نه، باید می رفت چون تنهایی کلافه اش کرده بود. اول نادر رفته بود و بعد سعید و محمدرضا و حالا از اون جمع چار پنج نفره تنها مونده بود. باید می رفت به هر بهانه ای حتی اگر تو جاده باشه پیش از اینکه به خط مقدم برسه،...!
یاد شهید محمد ذیغمی گرامی باد.
تاریخ ارسال: 13/12/1392
نظرات شما عزیزان: