گنجینه پنهان در سینه یاران جمع آوری خاطرات شهداء و ایثارگران کوی نیرو آخرین مطالب
نويسندگان یک شنبه 5 مرداد 1393برچسب:, :: 1:50 :: نويسنده : محمدرضا مروانی
وداع گفته نگفته، رفت تا باز بیاید دیدار تازه شود یا نشود شاید... یک شنبه 5 مرداد 1393برچسب:, :: 1:10 :: نويسنده : محمدرضا مروانی
باز می آید ... آنکه سبک بود و چه می رود زود ... اذان صبح و نماز عید و رفتنی که زود رسید وداع گفته نگفته، رفت تا باز بیاید دیدار تازه شود یا نشود شاید... مروانی 1393/04/06 مطابق 29 شعبان 1435 یک شنبه 5 مرداد 1393برچسب:, :: 1:10 :: نويسنده : محمدرضا مروانی
باز می آید ... آنکه سبک بود و چه می رود زود ... اذان صبح و نماز عید و رفتنی که زود رسید وداع گفته نگفته، رفت تا باز بیاید دیدار تازه شود یا نشود شاید... مروانی 1393/04/06 مطابق 29 شعبان 1435
باز نشر شعری در باره فاجعه غزه! وقتی که تمام شد عزا میآییم باران بهار، رنگی از خون دارد دور از همهی دورنگی و حاشیه ها ادامه شعر در ادامه مطلب... ادامه مطلب ... باز نشر شعری در باره فاجعه غزه! وقتی که تمام شد عزا میآییم باران بهار، رنگی از خون دارد دور از همهی دورنگی و حاشیه ها ادامه شعر در ادامه مطلب... ادامه مطلب ...
افسوس که عمرى پى اغیار دویدیم
از یار بماندیم و به مقصد نرسیدیم سرمایه ز کف رفت و تجارت ننمودیم جز حسرت و اندوه متاعى نخریدیم بس سعى نمودیم که ببینیم رخ دوست جانها به لب آمد رخ دلدار ندیدیم ما تشنه لب اندر لب دریا متحیر آبى بجز از خون دل خود نچشیدم اى بسته به زنجیر تو دلهاى محبان رحمى که در این باره بسی رنج کشیدیم رخسار تو در پرده نهانست و عیانست بر هر چه نظر کردیم رخسار تو دیدیم چندانکه بیاد تو شب و روز نشستیم از شام فراقت چو سحرگه ندمیدیم تا رشته طاعت به تو پیوسته نمودیم هر رشته که برغیر تو بستیم بریدیم شاها به تولاى تو در مهد غنودیم بر یاد لب لعل تو ما شیر مکیدیم اى حجت حق پرده ز رخسار بر افکن کز هجر تو ما پیرهن صبر دریدیم ما چشم براهیم به هر شام سحرگه در راه تو از غیر خیال تو رهیدیم اى دست خدا دست برآور که ز دشمن بس ظلم بدیدیم و بسى طعنه شنیدیم شمشیر کجت راست کند قامت دین را هم قامت ما را که زهجر تو خمیدیم شاها ز فقیران درت روى مگردان بر درگهت افتاده بصد گونه امیدیم شعر از مرحوم حاج میرزا على اکبر نوقانى (فقیر) افسوس که عمرى پى اغیار دویدیم
از یار بماندیم و به مقصد نرسیدیم سرمایه ز کف رفت و تجارت ننمودیم جز حسرت و اندوه متاعى نخریدیم بس سعى نمودیم که ببینیم رخ دوست جانها به لب آمد رخ دلدار ندیدیم ما تشنه لب اندر لب دریا متحیر آبى بجز از خون دل خود نچشیدم اى بسته به زنجیر تو دلهاى محبان رحمى که در این باره بسی رنج کشیدیم رخسار تو در پرده نهانست و عیانست بر هر چه نظر کردیم رخسار تو دیدیم چندانکه بیاد تو شب و روز نشستیم از شام فراقت چو سحرگه ندمیدیم تا رشته طاعت به تو پیوسته نمودیم هر رشته که برغیر تو بستیم بریدیم شاها به تولاى تو در مهد غنودیم بر یاد لب لعل تو ما شیر مکیدیم اى حجت حق پرده ز رخسار بر افکن کز هجر تو ما پیرهن صبر دریدیم ما چشم براهیم به هر شام سحرگه در راه تو از غیر خیال تو رهیدیم اى دست خدا دست برآور که ز دشمن بس ظلم بدیدیم و بسى طعنه شنیدیم شمشیر کجت راست کند قامت دین را هم قامت ما را که زهجر تو خمیدیم شاها ز فقیران درت روى مگردان بر درگهت افتاده بصد گونه امیدیم شعر از مرحوم حاج میرزا على اکبر نوقانى (فقیر)
امشب از دین قامت می رود ناله من تا قیامت می رود قامت ببندید امشب دوستان جان زینب با شهادت می رود مروانی 1393/04/27 شب بیست و یکم ماه مبارک 1435 امشب از دین قامت می رود ناله من تا قیامت می رود قامت ببندید امشب دوستان جان زینب با شهادت می رود مروانی 1393/04/27 شب بیست و یکم ماه مبارک 1435 جمعه 27 تير 1393برچسب:, :: 4:13 :: نويسنده : محمدرضا مروانی
شاعر اهل بیت: حبیب اله چایچیان(حسان) جمعه 27 تير 1393برچسب:, :: 4:13 :: نويسنده : محمدرضا مروانی
شاعر اهل بیت: حبیب اله چایچیان(حسان) پنج شنبه 26 تير 1393برچسب:, :: 15:19 :: نويسنده : محمدرضا مروانی
قرآن در بستر با دست غم گریه در عالم پا گرفته پنج شنبه 26 تير 1393برچسب:, :: 15:19 :: نويسنده : محمدرضا مروانی
قرآندر بستر با دست غم گریه در عالم پا گرفته پیوندهای روزانه
پيوندها
|
|||||||||||||||||
![]() |